ستیا گلیستیا گلی، تا این لحظه: 13 سال و 30 روز سن داره

خاطرات ستیا گلی

بدون عنوان

  خب این دفعه خاطره مو با ترانه ای قدیمی و پیرمرد پسند شروع میکنم: میخوام برم دریا کنار... دریا کنار هنوز قشنگه.... بله درست حدس زدید این دفعه اینجانب که ستیا گلی باشم یه سفر رفتم به شمال کشور.... رفتم ببینم این دریا دریا که میگن چه شکلیه؟ میتونم بغلش کنم؟ میتونم تو دهنم بذارمش؟ خلاصه برای پاسخ به سؤالات بیشماری که تو ذهنم بود شال و کلاه کردم به سمت ایزد شهر... ایزدشهر جایی هستش بین نور محمود آباد... میبینین که من با تمام بی سوادیم اطلاعات خوبی در زمینه  جغرافیا دارم... خلاصه با کل فک و فامیل حرکت کردیم... در اینجا باید بگم که جای خاله نازی و دایی بابک در این سفر خیلی خالی بود...     البته...
6 شهريور 1390
1